ثبت آگهی رایگان

فروش موفق با تکیه بر قدرت کلام مؤثر

به طور حتم شما هم به کلماتی که دیگران استفاده می کنند، توجه می کنید. این کلمات ممکن است مثبت یا منفی باشد. معنی کلام مهم نیست، بلکه کلماتی که برای طرح موضوع به کار می رود، مهم هستند. شما هر وقت کسی را ملاقات می کنید این اتفاق می افتد.

چه تعدادی از شما به قدرت مثبت اندیشی اعتقاد دارید؟

البته که نشستن در گوشه ای و مثبت فکر کردن، کار احمقانه ای است. این کار به تنهایی باعث تغییر نمی شود.
این یک نکته بسیار مهم است، اما مثبت اندیشی به تنهایی آن را محقق نمی کند. من نیامدم اینجا که بگم فکر کردن مهم تر است یا عمل کردن. نیامدم اینجا که بگم حرف های شما مهم ترین نکته در برقراری ارتباط است، زیرا واقعیت این است که حرف و عمل روی یکدیگر اثر می گذارند.

طرز تفکر شما بر رفتار و طرز صحبت شما تأثیر می گذارد. طرز حرف زدن تان روی طرز فکرتان و عملکردتان تأثیر می گذارد. همه آنها با هم در ارتباط هستند.

افراد موفق مسئولیت کارهای شان را بر عهده می گیرند، و مراقب صحبت ها و روابط شان با دیگران هستند تا بهترین نتایج را به دست بیاورند.

شما برای آمدن به اینجا جهت خواندن این کتاب گام خیلی بزرگی را در جهت موفقیت خود برداشته اید، اما باید بدانید که این یک راه طولانی است. تغییرات ساده، تغییرات آسانی نیستند.

در واقع یکی از خصوصیات بارز افراد موفق در زندگی این است که آنها با شکست روبرو می شوند و از آن درس می گیرند، و شما می توانید این را در طرز صحبت شان ببینید، زیرا یکی از خصوصیات افراد موفق این است که آنها مثل فنر می مانند و به حالت اول خودشان بر می گردند.

آیا اتفاقات بد برای افراد موفق هم رخ می دهد؟ بله! برای افراد موفق اتفاقات بد بیشتری رخ می دهد تا افراد ناموفق. افراد ناموفق در مواجهه با اتفاقات بد، در کارهایی مثل خرید یا فروش یا برخورد با مشتریان بد قلق می گویند : « من در این کار خوب نیستم. بهتر است که این کار را انجام ندهم. »

افراد موفق در رویارویی با همان وضعیت، به جای اینکه بگویند من شکست خوردم، پس دیگر هرگز این کار را انجام نمی دهم. می گویند : « این تجربه خوبی بود. من از این تجربه چه می توانم یاد بگیرم؟ دفعه دیگر که با چنین شرایطی روبرو می شوم چه باید بکنم؟ از این تجربه چه درسی می توانم یاد بگیرم، که بعدها بتوانم از آن در کار و زندگی شخصی ام استفاده کنم؟

شکست چیزی است، که موفق ترین افراد را می سازد. اما بعدش افراد موفق مثل فنر به حالت اولیه شان باز می گردند. اگر از کسی شنیدیدکه می گفت : اگر این طور می شد، بدانید که آدم موفقی نیست. فرد موفق می گوید : از حالا، انجام خواهم داد. افراد موفق مثل فنر به حالت عادی باز می گردند.

یکی از خصلت های افراد موفق این است که آنها مسئولیت فردی خودشان را می پذیرند.
شما این را از طرز صحبت آنها می فهید. افراد ناموفق می گویند : « نمی توانم این را تحمل کنم. چرا تیم من سر وقت به جلسه نمی آیند. تأخیر آنها تمام برنامه هایم را به هم می ریزد. آنها بد هستند. " افراد موفق به سه انگشت دیگری که به خودشان اشاره دارد، توجه می کنند و می گویند : « درست است که تیم من دیر می آید، اما من در این وضعیت چه کار می توانم بکنم؟ » برای اینکه دیگر دیر نیایند چگونه می توانم اهمیت خوش قولی را به آنها بیاموزم؟ تا دیگر با این مشکل برخورد نکنم. چه کار کنم تا عکس العملم را در این موقعیت تغییر دهد؟

یکی از خصوصیات دیگر افراد موفق این است که آنها در ایجاد همکاری با دیگران خیلی خوب هستند.
برای اینکه افراد موفق می دانند که باید اثر خوبی در طرف مقابل بگذارند و آنها را به همکاری تشویق کنند. در واقع آنها در ایجاد همکاری خیلی ماهر هستند. جایی که ممکن است افراد معمولی بگویند : نه، من با نظر شما مخالفم، افراد موفق می گویند : نظر شما ارزشمند است، اما بهتر است این موارد را هم در نظر بگیرید.

به عبارت دیگر موضوع این طور نیست که من درست می گویم، و شما اشتباه می کنید. بلکه در نظرات شما هم نکته های مثبت وجود دارد. در نظرهای من هم همین طور، و ما می توانیم به رویکرد جدیدی برسیم که آنچه شما و یا من فکر می کنیم متفاوت باشد، و نکات مثبت هر دو نظریه را در کنار هم داشته باشد.

افراد موفق روش برقراری ارتباط را می دانند، و می توانند به درستی دیگران را با خودشان همراه کنند و از بروز مشکلات جلوگیری کنند. همین طور از به زبان آوردن کلماتی که باعث تنش می شود، خودداری می کنند.
به طور مثال هیچوقت از کلمه « مخالفم » استفاده نمی کنند.
 

فروشنده حرفه ای شدن

برای اینکه به فروشنده حرفه ای تبدیل شوید ابتدا عبارت « بستن فروش » را فراموش کنید.
یادتان باشد صحبت های شما بر افکار و اعمال تان جلوه پیدا می کند. بستن فروش یعنی اینکه : من قرار داد را بستم، پول را گرفتم و کارم تمام شد. پس تعجبی ندارد اگر مشتری احساس کند رفتار فروشنده با آنها قبل و بعد از فروش کاملا با هم فرق دارد. بنابراین یادمان باشد که اگر شما از اصطلاحات رایجی مثل : بستن فروش استفاده کنید به علت ارتباطی که میان زبان، مغز و رفتار وجود داردف فروش را تعطیل می کنید.

مثل این است که به خودتان اجازه فسخ قرارداد را بدهید و مشتری را رها کنید و بروید. زیرا مکالمه با هر مشتری فقط یک معامله نیست. هر مکالمه گامی برای ایجاد یک رابطه بلند مدت است. بنابراین من می خواهم عبارت " بستن فروش " را به طور کلی از ذهن تان پاک کنید، و وقتی می خواهید درباره وضعیتی صحبت کنید که به طور طبیعی می گویید : هِی، من فروش را بستم، به جای این عبارت بگویید توانستم ارتباط برقرار کنم.
 

به همین دلیل باید بیشتر بر روی ایجاد مشتری های وفادار تمرکز کنید. مشتریان وفادار، مشتری های وفادار، مشتریانی هستند که از روابط شان راضی هستند. آنها دوستان شان را به کسانی که بهشان اعتماد دارند معرفی می کنند و این موضوع به ایجاد اعتماد بلند مدت بستگی دارد.

بنابراین به جای بستن فروش می خواهم که از روش CPR  استفاده کنید.
CPR یک روش پزشکی است، من نمی خواهم برای مشتریان تان پزشک ببرید، اما می خواهم این سه کار را انجام دهید.

اولین کار پرسش کردن است. اولین اشتباهی که فروشنده ها می کنند _ حتی حرفه ای هایی که کلی به سمینار رفته اند، و کتاب خوانده اند _ این است که خیلی حرف می زنند.

برای خواندن ادامه کتاب قدرت کلام مؤثر در فروش موفق لطفا به این لینک مراجعه کنید.

پیشنهادات خواندنی ما به شما :

اگر دوست داری خلاصه کتاب مدیریت بازاریابی سه استاد را بخوانی ؟ اینجا کلیک کن...

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره بانک جامع اطلاعاتی اصناف مختلف در استان های کشور و همچنین جهت دریافت مشاوره تبلیغاتی و بازاریایی با کارشناسان گروه تبلیغاتی بیلبورد در ارتباط باشید

تماس :  91  207  207  091

در هفت روز هفته به صورت شبانه‌روزی می‌توانید با ما در ارتباط باشید...